(عاشقان شعر نو)شعرهایی از حسین پناهی
سلام
براتون یه چنتا شعر از زنده یاد حسین پناهی میزارم به بهانه نشون دادن فیلمش تو تلویزیون
بهانه
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه بود
و ساندویچ دل وجگر
----------------------------------------------------------------------------------------------------
ساده دل
دل ساده
برگرد و در ازای یک حبه کشک سیاه شور
گنجشک ها را
از دور و بر شلتوک ها کیش کن
که قند شهر
دروغی بیش نبوده است
------------------------------------------------------------------------------------------
مرداد
ما بدهکاریم
به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتیم
چونکه مرداد
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است
--------------------------------------------------------------------------------------
چراغ
بیراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمرم را
بیراهه خواهم رفت
----------------------------------------------------------------------------------
حالا این چنتارو گذاشتم بازم اگه خاستید تو نظرها بگید
((هنوز نقشهای قشنگی که به اون سادگی بازی کرد از تو ذهنم خارج نمیشه))
برگرفته از سایتAVAyeAZAD.com